دانلود کتاب« مادر خدایان: سیاست، توهم و شیاطین در تلفیق اسطوره شناسی و روانشناسی»
نویسنده: پویا جفاکش
بخشی از کتاب:
در فوریه ی 1948، کلمنت گوتوالد رهبر کمونیستی چکسلواکی، در یک سخنرانی معروف زمستانی در زیر یک مهتابی، با ده ها هزار نفر از مردم جمع آمده در میدان اصلی پراگ، رودررو سخن گفت و نتیجه آنقدر خوب از آب درآمد که پوشش دادن آن به یکی از وظایف اصلی دستگاه های تبلیغاتی حزب تبدیل شد. برف میبارید و گوتوالد سر برهنه سردش بود. کلمنتیس، کلاه پوست خز خود را بر سر رهبر گذاشت و سخنرانی با همان کلاه بر سر گوتوالد ایراد شد. چهار سال بعد، کلمنتیس به جرم خیانت اعدام شد و اسم و عکس هایش از تمام مراحل پایه گذاری چکسلواکی کمونیستی حذف گردید؛ ازجمله در عکس های سخنرانی زیر مهتابی، جایی که قبلا کلمنتیس جای داشت، اکنون دیوار دیده میشود. اما جالب آن که کلاه پوست خز کلمنتیس هنوز روی سر گوتوالد قرار داد. این داستان، نمادی است از زوایای پنهان چیزهایی که تاثیر زیادی بر تحول تفکر و اجتماع آدمیان میگذارند و ما نمیشناسیمشان چون همان نیروهایی که آنها خلقشان کرده اند آنها را از لیست چیزهایی که مردم باید بشناسند حذف کرده اند و همیشه قدرتی که میتواند خالق خود را ناپدید کند قدرتی است که در حکومت است. درست مثل کلاه خز گوتوالد، نیروی پدیدآمده هنوز ردی از خود در صحنه دارد ولی برای کسی که مدام دارد با صحنه زندگی میکند امکان تصور این که رد نیروهای خالق نامرئی را چگونه و از کجای صحنه ای که معلوم نیست چه چیزش چگونه به وجود آمده، کشف کند –مسلما به کلاه گوتوالد دقت کند، به کتش، به دیوار پشت سرش و اصلا خود مهتابی؟- بسیار دشوار است. ولی یک چیز مشخص است، آن هم این است که در تمام صحنه های درخشان شده توسط دستگاه تبلیغاتی حکومتی، قطعا چند تا از این ردپاهای نامرئی هست چون صحنه ی تبلیغات، درست مثل کلاه پوست گوتوالد، حکم تاج پادشاهی را دارد درعینحال که کیفیت مذهبی نیز دارد.
درست مثل کلمنتیس که ضد گوتوالد تشخیص داده شده و حذف شد، تاج که نمادی از نشانه ی حکومت جنگسالار مردخوی است هم بر اساس ادبیات مذهبی اروپایی های تاج ساز، یک کیفیت زنانه ی متضاد با آن دارد. "کرون" که نامش مرتبط با "کراون" (تاج) است، هنوان روسای کهانه های معابد پاگان ها خوانده شده است. این نسبت را میتوان با معنی شدن کلمه ی یونانی هاگیا به معنی کاهن –از "هاگ" یا حق- به "ویچ" یا جادوگر مقایسه کرد. آغاز فصل "کرون" ها سامهاین در آبان ماه است که امروزه هالووین یعنی ایام هالو ها (قدیسین) خوانده میشود. در این فصل کودکان شیرینی داده میشود درحالیکه هالووین ایامی ویژه ی سر زدن مردگان به زمین است. این یادآور به این مطلب است که در نقاط مختلف کره ی زمین –از هندوستان گرفته تا مکزیک- جشن هایی داریم که در موعدشان مردگان به زمین سر میزنند و در این هنگام، به کودکان شیرینی هدیه داده میشود. در بیشتر این اعیاد، به ارواح مردگان قربانی تقدیم یا برایشان غذا نذر میشود که ارتباط آن با شیرینی دادن به بچه ها از حافظه ی تاریخ محو شده است. اما در هالوین، به صراحت شما میبینید که کودکان به شکل این ارواح درمی آیند و لباس آنان را میپوشند. شما دراینجا بعینه میبینید که این ارواح، شیاطینی پلید و خونخوار تصویر میشوند. در اروپای شمالی، نخست فقط نقاب های گرگ و خرس در اعیاد سفر مردگان به زمین استفاده میشدند. گرگ به کنایه از گرگ-انسان است و خرس به کنایه از "بروارسک" یا جنگجویی که پوست خرس پوشیده است؛ منظور رفتن مردم در تن ارواح جنگجویان مردسالار گذشته است که به گونه ی حیوانات درنده مسخ میشدند. منظور، تلاش برای به نظم درآوردن عالم مردگان است. چون در این دنیا، محیط به تسخیر ارواح مردگان درمی آید و بدن انسان به تسخیر ارواح جانوران و گیاهاتنی که میخورد. پس شما فقط با توسل به مادر زمین که "ماتر" –هم به معنی مادر و هم به معنی ماده ی فیزیکی- است که میتوانید با اتکا به ثبات ماده ی فیزیکی، نظم جامعه را قانونمند کنید. پس الهه ی زمین که به ماه مجسد میشود و در باوری کلیسایی دوام آورده تا اوایل قرن 19 فرمانروای جهان زیرین و نامبردار به هکاته، پرسفونه و لیلیت بوده است، برابر با کرون و سمبل تاج و تخت نظم زمینی یعنی حکومت است.:
“holloween, season of the crone”: barbara g.walker: planet infowars: 31october2012
...